English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (8424 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i had many books he had none U من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
books U فصل یاقسمتی از کتاب
books U مجلد دفتر
books U کتاب
books U درکتاب یادفترثبت کردن
books U رزرو کردن توقیف کردن
books U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books U شماره بازیگرخطاکار
books U دفتر
books U ثبت کردن
cash books U دفتر نقدی
prayer books U کتاب نماز
prayer books U نماز نامه
prayer books U دعانامه
talking books U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
books of this type U این نوع کتابها
collecting books U وصول مطالبات
d.'s books U ورق
f. of books U مایل به کت اب
f. of books U عاشق کتاب
he took to books U پرداخت به کتاب خواندن
he took to books U زدبکتاب
heretical books U کتب ضلال
heretical books U کتب ضلاله
i have as many books as you U هر چند
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
i owe for all my books U پول همه کتابهای خود راقرض کردم
inspired books U کتابهای الهام شده
keep books U دفترداری کردن
to keep books U دفترداری کردن
leave your books w me U پیش
leave your books w me U برای
leave your books w me U درنظر
list of books U فهرست یا صورت کتابها
many books U چندین کتاب
many books U کتابهای بسیار
my other books U کتابهای دیگر من
our books U کتابهای ما
our books U کتابهامان
sacred books U کتابهای مقدس
sacred books U کتب مقدسه
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
the books hereof U کتابهای این کتابخانه
the books that you bought U کتابهایی که شما خریدید
the desk is piled with books U میز از کتاب انباشته شده است
the desk is piled with books U کتابهادر روی میزانبوه شده اند
the fire books of moses U اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
the two books are a like با هردو یک جور معامله کردم
these books are their U این کتابهامال ایشان است
those books are yours U ان کتابها
those books are yours U مال شما است
to be in ones black books U مغضوب کسی واقع شدن
to be in ones good books U موردالتفات کسی بودن
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
coffee-table books U کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
comic books U کتاب کاریکاتور
comic books U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
log books U دفتر رخدادهای روزانه
log books U رخداد نگاشت
log books U رخداد نامه
phone books U کتاب راهنمای تلفن
phone books U دفتر حاوی شمارههای تلفن
telephone books U دفتر تلفن
telephone books U راهنمای تلفن
My books are all scattered. U کتابهایم همه پرت وپلاشده اند
We have two books extra. U دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
Stackup the books. U کتابهارا روی هم بچین
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
Put the books back on the shelf. U کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
hit the books <idiom> U برای کلاس آماده شدن
keep books <idiom> U
one for the books <idiom> U چیز غیر عادی
in one's good books (graces) <idiom> U موردعلاقه شخص قرار گرفتن
to borrow up to ... books U تا... [مدتی] کتاب قرض گرفتن
lodge-books U کتاب مقررات معماری
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
2In someone bad (or good) books.
2In someone bad (or good) books.
1she tried to get me to read regular books
1 این چندمین کتاب است که میخوانید ؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com